سه شنبه 1 اسفند 1391 |
و من اینرا از سیبی که از دستت افتاد؛ فهمیدم
دیگر به غربت چشمهایت خو کرده ام و
به دردهای باد کرده ی روحم که از قاب تنم بیرون زده اند
با توام بی حضور تو
بی منی با حضور من
می بینی تا کجا به انتحار وفادار ماندم
تا دل نازک پروانه نشکند
همه ی سهم من از خود دلی بود که به تو دادم
و هر شب بغض گلویت را در تابوت سیاهی
که برایم ساخته بودی گریستم
و تو هرگز ندانستی که زخم هایت،
زخم های مکررم بودند
نخ های آبی ام تمام شده اند و گل های بقچه
چهل تیکه دلم ناتمام مانده اند .
باتشکر،پست ارسالی توسط:بهار
نظرات شما عزیزان:
بال بال میزنم الان
خسته نباشین
..........................
شاید اگر
انسانیت هم مارک دار بود شاید الان
خیلی از ادم ها به تن میکردن.....
پاسخ:سلام هستی جان.ممنونم که سرزدیدخانومی بانظرت کاملاموافقم.آفــــرین قشنگ بودگلم.مر3000000000000000
خیلی خیلی خیلی خیلی عالی بود واقعا دیگه نمیدونم چی بگم.
دوچیز هیچوقت از یاد آدم نمیره
1. دوستای خوب
2. روزهای خوب
یک چیز هم هیچ وقت از دل آدم نمیره:
روزهای خوبی که با دوستای خوب گذشت
پاسخ:سلام النازجان.خیلی خیلی خیلی گل گفتی...ممنونم که سرزدیدواقعاخوشحال شدم.مر30000000000000000
و نه … میتوان گفت
باید به سکوت بخشید
چه عذابآور است
وقتی نگاهت را
در هزار صفحه
برای دیگران توضیح بدهی! …
مهدی رازقندی
پاسخ:سلام بهارجان.شرمنده کردیدگلم.سپاسگزارم ازحضورپررنگ شمادروبلاگ خودتون.موفق باشیــدوپـایـدار .مرسی
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
هرجا که دلت میخواهد برو…
فقط آرزو میکنم
وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
و اما من…
بر نمیگردم که هیچ!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی!
پاسخ:سلام صادق جان.ممنونم واقعالطف کردی داداش گلم.مر3000000000000000000000000
:: برچسبها: تصاویرزیبا, عکس عاشقانه, fanos, SHAHIN, love, ,
نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕
|