جمعه 15 دی 1391 |
نظرات شما عزیزان:
ساعت19:58---16 دی 1391
سلام عزیز دل خسته نباشی
مخفی ساسپند بود تمام وب تو گشتم دنبال یه شماره که بهت زنگ بزنم اما دریغ از یه شماره
دلم برات تنگ شده
شبت خوش بای سلام هستی جان.ممنونم ازت گلم.خبرشودارم وموفق باشی
مخفی ساسپند بود تمام وب تو گشتم دنبال یه شماره که بهت زنگ بزنم اما دریغ از یه شماره
دلم برات تنگ شده
شبت خوش بای سلام هستی جان.ممنونم ازت گلم.خبرشودارم وموفق باشی
خدایا…
بابت آن روز
که سرت داد کشیدم متاسفمـــــــــ
من عصبانی بودم
برای انسانی که تو میگفتی ارزشــــَش را
ندارد
و مــــــــــن پا فشاری میکردم
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
nICe lIkE
////سلام کیمیاجان.واقعاشرمنده کردی خانومی مرسی وممنونم بخاطرنظرزیبات گلم
هستی
ساعت22:23---15 دی 1391
سلام خسته نباشین
...........................
در عجبم از کسی که
کوه را می شکافد
تا به معدن جواهر
برسد، ولی خويش را
نمی کاود تا به
درون خود راه يابد.
پاسخ:سلام هستی جان.ازدیدنت خوشحالم.خیلی لطف کردی گلم.مرسی
...........................
در عجبم از کسی که
کوه را می شکافد
تا به معدن جواهر
برسد، ولی خويش را
نمی کاود تا به
درون خود راه يابد.
پاسخ:سلام هستی جان.ازدیدنت خوشحالم.خیلی لطف کردی گلم.مرسی
پرشیا
ساعت19:44---15 دی 1391
اره منم خیلی دلم برات تنگ شده بود خوشحالم که اومدی
پرشیا
ساعت19:43---15 دی 1391
خیلی قشنگ بود افرینننن!!!!!!! و بله ادم بیشعور از اولش بیشعور بوده...
پاسخ:سلام پرشیاجان.خیلی ازدیدنت خوشحالم وممنونم ازنظرت گلم.مرسی
پاسخ:سلام پرشیاجان.خیلی ازدیدنت خوشحالم وممنونم ازنظرت گلم.مرسی
بهار
ساعت18:07---15 دی 1391
من گریزانم از این خسته ترین شکل حیات
و از این غربت تلخ
که به اجبار به پایم بستند
می گریزم از شب
می گریزم از عشق
و تو ای پاک ترین خاطره ها
همه جا در پی تو می گردم...
پاسخ:سلام بهارجان.خیلی لطف کردی واقعاخوشحال شدم.مرسی گلم
و از این غربت تلخ
که به اجبار به پایم بستند
می گریزم از شب
می گریزم از عشق
و تو ای پاک ترین خاطره ها
همه جا در پی تو می گردم...
پاسخ:سلام بهارجان.خیلی لطف کردی واقعاخوشحال شدم.مرسی گلم
نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕
|