هرصبح آغازی دیگراست،این دنیای من است.برآنم که ازلحظه لحظه آن بهشتی زمینی بیافرینم.
نه تو ونه اندوه....!

 

 

نه تومی مانی ونه اندوه....و

نه هیچیک ازمردم این ابادی،

به حباب نگران لب این رودقسم،

وبه کوتاهی ان لحظه شادی که گذشت،

غصه هم میگذرد....

انچنانی که فقط خاطره ای خواهدماند،

لحظه هاعریانند،به تن لحظه خود،

جامه اندوه مپوشان هرگز...

"سهراب"

 

بزرگترین هدیه توبه دیگران....

باتشکر:پست ارسالی توسط لیدرودوست خوبم رضا



نظرات شما عزیزان:

kimia
ساعت0:02---27 آذر 1391
به صد یلدا الهی زنده باشی / انار وسیب وانگورخورده باشی





اگریلدای دیگرمن نباشم، تو باشی وتو باشی وتو باشی





پیشاپیش یلدات مبارک
پاسخ:سلام کیمیاجان.یلدای شماهم پیشاپیش مبارک گلم انشاله که صدسال دیگه هم باشی وبرام نظر زیبامیزارین گلم.مرسی وخیلی خیلی ممنونم خانومی.


فاطمه
ساعت19:14---26 آذر 1391
سلام

واقعاشعرقشنگیه مرسی
پاسخ:سلام فاطمه جان.خوشبختم گلم. این نظرلطف شماست.ممنونم بخاطرحضورت ومهمتراینکه برام نظرمثبت گذاشتین.امیدوارم بازم شمارواینجاببینم.باارزوی بهترینهابرای شماموفق باشید.


نسترن
ساعت16:39---22 آذر 1391
خدایـــــــــــم!

به درگاه تو دعا می کنم،

که در قلب منی،

در عبور از دنیــــــــــــــای رنــــــــــــــج،

راهــــــــــنمایم باش،

قلبم را به سوی تو می گیرم،

پس مرا به سوی خویشتن بخوان،

و راه لطف و رحمتت را نشانم ده،

خــــــــــــــــدایـــــ ــــــــا،

قلب من، تقدیر من و راهنمایم باش،

و مرا از قلمرو اشـــک و رنـــــــــج،

به ســـــــــلامــــــــــــ ــــــت عبور ده...

زندگی دفتری از خاطره هاست...

خدایا میدانم که تو مهربانترین در تک تک لحظات این دفتر، همراه منی،

از تو عاجزانه درخواست می کنم، دستان پرمهرت را در دستان سردم بار دیگر چنان

بفشار تا جانی دوباره یابم...

کوله باری از نگرانی را سالهاست بر شانه هایم به دوش میکشم،
پاسخ:سلام نسترن جان.ممنونم به خاطرحضورگرمت ونظرای زیبات.مرسی گلم.


نسترن
ساعت22:33---19 آذر 1391
دخترک خنده کنان گفت که چیست

راز این حلقه ی زر

راز این حلقه که انگشت مرا

این چنین تنگ گرفته است به بر

راز این حلقه که در چهره ی او

این همه تابش و رخشندگی است

مرد حیران شد و گفت :

حلقه ی خوشبختی است ، حلقه زندگی است

همه گفتند : مبارک باشد

دخترک گفت : دریغا که مرا

باز در معنی آن شک باشد

سال ها رفت و شبی

زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقه ی زر

دید در نقش فروزنده ی او

روزهایی که به امید وفای شوهر

به هدر رفته ، هدر

زن پریشان شد و نالید که وای

وای ، این حلقه که در چهره ی او

باز هم تابش و رخشندگی است

حلقه ی بردگی و بندگی است
پاسخ:وااای خیلی زیبابود نسترن جان.ممنونم ازنظرای قشنگت گلم.مرسی


elham
ساعت22:24---19 آذر 1391
سلام شاهین جووون خیلی خوشحال شدم که سر زدی واز نظرهای خوبت ممنونم.وبت هم مث همیشه عالی. واقعا عالییییییه
پاسخ:سلام الهام جان.ممنونم بخاطرنظربرانرژی که برام گذاشتی.خوشحال شدم بازم دیدمت گلم


دختر چادری
ساعت22:13---19 آذر 1391
یادمان باشد زنگ تفریح دنیا همیشگی نیست

زنگ بعد حساب داریم . . .



سلام . آپ های شما هم قشنگ بود . ممنون که همیشه به وبلاگم سرمیزنید .

موفق باشید

یاعلی
پاسخ:سلام دخترچادری.وظیفه اس گلم.منم ممنونم که اومدین وبرام نظرقابل تاملی گذاشتین واقعاخوشحال شدم.مرسی


نسترن
ساعت21:50---19 آذر 1391
متشکرم شاهین جان لطف داری شما...


kimia
ساعت22:49---18 آذر 1391
با دلت!دل حكم كن...هركه دل دارد بيندازد وسط

،تا ما دلهايمان را رو كنيم...دل كه روي دل بيوفتد

عشق حاكم ميشودپس به حكم عشق بازي مي كنيم

اين دل من!رو بكن حالا دلت را!دل نداري ؟!

بُر بزن انديشه ات را...حكم لازم،دل سپردن

...دل گرفتن...هردو لازم...بار آخر من ورق را


با دلم بُرميزنم...بار ديگر حكم كن!

اما نه

بي دل...!

وااااااي چه عكس نازي......


pardis
ساعت18:06---18 آذر 1391
سلام آقا شاهین!وب خیلی قشنگی دارین...به منم سر بزنین خوشحال میشم
پاسخ:سلام پردیس جان.این نظرلطفتونه گلم.ضمنابهتون سرزدم.امیدوارم بازم شمارواینجاببینم.مرسی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕